آشوب یا پیام تبریک؟
- شناسه خبر: 10815
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۰ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۵۹
- بازدید : 266
- نویسنده: بوتیا نیوز
مسلم معین الدینی کارشناس مسائل سیاسی گفت: در یک رویکرد، مراجعه ما به گذشته جهت یافتن مقصر است، به تعبیری برای باز کردن زخم های گذشته است، هرچند تاریخ یک مفهوم انتزاعی نیست و حاصل عمل انسان است و یافتن مقصر میتواند هشدارها و ملاحظاتی را برای بازیگران امروز و فردا درایفای نقش خود داشته باشد اما پافشاری صرف بر چنین رجوعی می تواند اختلافات داخل جوامع را عمیق تر و گاه تبدیل به شکاف کند.
وی افزود: در رویکردی دیگر مراجعه به گذشته جهت عبرت گرفتن است. در «عبرت» تلاش میشود که با مرور گذشته، از تکرار تجربههای تلخ جلوگیری شود. در واقع عبرت عملی است که با نظر به گذشته، آینده را نافعتر میسازیم. لذا از این جهت مراجعه به تاریخ نه مذموم بلکه لازم و مطلوب است؛ به چنین رجوعی نمیتوان اتهام «نبش قبر» وارد کرد و حال با چنین مبنا و مقدمه ای میخواهیم برخی رفتارهای سیاسی-انتخاباتی در کشورمان را واکاوی کنیم.
ظرفیت پذیرش شکست در انتخابات
معین الدینی بیان کرد: بعد از مشخص شدن نتیجهی چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری، سعید جلیلی به عنوان رقیب انتخاباتی مسعود پزشکیان، این انتخاب را به منتخب ملت تبریک گفت. اتفاقی مسبوق به سابقه که پیش از این در انتخابات مختلف ریاست جمهوری افتاده است، در سال 1400 برجستهترین رقبای رئیس جمهور منتخب، شهید رئیسی، عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده بودند که هر دو بعد از اعلام نتیجه انتخابات، به منتخب ملت تبریک گفتند، همین اتفاق در سال 1392، نسبت به حسن روحانی افتاد یا بسیار قبل تر از آن در سال 1376، در انتخابات هفتم ریاست جمهوری از سوی علیاکبر ناطق نوری نسبت به سیدمحمد خاتمی افتاد. حال چرا این پیامهای تبریک که حاکی از پذیرش نتایج انتخابات است موضوع و مسأله میشود؟
وی افزود:به این علت که چنین روحیهای کمک میکند تا جامعه بعد از تب داغ و فضای رقابتی یک دوقطبی انتخاباتی به فضای رفاقتی و منطقی لازم پساانتخاباتی نزدیک شود. هیجان و شوری که در ایام انتخابات لازمهی کار است؛ در ایام بعد از انتخابات مخرب یک جامعه پویا است. حال با این توضیحات بهتر میتوان ناهنجاری رفتار انتخاباتی نامزد شکستخورده سال 1388 و تبعات آن را تبیین کرد.
انتخابات سال 88 هم مثل هر انتخابات دیگری در این کشور برنده و بازندهای داشت اما برخلاف همیشهی انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، بازنده انتخابات نه تنها از ارسال پیام تبریک امتناع کرد بلکه اساساً نتیجهی انتخابات را انکار کرد.
کارشناس سیاسی تصریح کرد: او پذیرای نتیجهی انتخابات نبود با ادلهای همچون «فرزند آذربایجان» و «داماد لرستان». این که چون میرحسین موسوی اصالتاً آذری است و آذربایجانیها «هیچگاه فرزند خود را نمیگذارند به کس دیگه ای رأی بدهند» یا این که چون داماد لرستان است بایستی رأی اول آنجا را بیاورد. مطالب اخیر ادلهای است که زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی در مصاحبه با بی بی سی فارسی در توجیه ادعای تقلب مطرح میکند. این که این مطالب توهینی آشکار به اقوام آذری و لر است بماند و این را مدنظر قرار دهید که براساس نتایج اعلامی وزارت کشور از اتفاق، دراستان آذربایجان غربی، رأی اول متعلق به میرحسین موسوی بود.
وی تاکید کرد: رهنورد همین صغرا و کبرای نادرست را مقدمه یک نتیجه گیری اشتباه میکند و در ادامه بیان میدارد که چون در این دو شهر میرحسین موسوی رأی اول را نداشته است پس در کل کشور وضعیت به همین گونه بوده است (یک استدلال کوچه بازاری) . مبنای این تعمیم چیست؟ لابد جناب موسوی داماد جاهای دیگر هم بوده است!
این چیزی نیست جز یک استقرای ناقص و یک تعمیم غلط.
اهمیت و ضرورت پرداخت به حوادث سال 88 (آنچه که در ادبیات سیاسی کشور از آن به عنوان فتنه یاد میشود) از آنجاست که این رفتارهای نابههنجار در چند سطح تأثیراتی مخرب بر جای گذاشت.
تأثیرات مخرب حوادث 88
1- در سطح سیاسیت داخلی: سطح اختلاف نظر و سلیقه بین جریان های سیاسی داخلی را به شکافی سخت قابل ترمیم تبدیل کرد یا به تعبیری شکاف را عمیق تر کرد و اجماع جریانهای سیاسی بر روی امور واضح ملی دشوار کرد.
2- در سطح جامعه: اختلاف نظر و سلیقه در هر جامعه امری طبیعی است اما این اختلافات حدودی دارد که عبور از آن، روندهای اجتماعی را دچار چالش جدی میکند لذا از نشانههای یک جامعه بالغ و پویا این است که برای ابراز اختلاف نظر و سلیقه، قالب و فضاهایی را طراحی کند. در این قالب اختلافات بارگذاری میشود و در خارج از این قالب جامعه روندهای طبیعی خود را دنبال می کند.
هواداران دو تیم ورزشی مختلف درون یک ورزشگاه سلیقهی خود را فریاد میزنند. در خارج از میدان رقابت تا جایی که این ابراز سلیقه یک کُریخوانی و مزاح باشد اخلالی در جامعه ایجاد نمیکند اما زمانی که فراتر از آن رود (از حدود خارج شود) آن وقت شاهد نزاع کف خیابانی خواهیم بود. یا هواداران دو رقیب انتخاباتی را درنظر بگیرید که در میتینگها، سلیقهی خود را ابراز میکنند (البته بدون اهانت به رقیب). در ایام بعد از انتخابات اما تداوم این شور و حرارت، روندهای اجتماعی را مختل میکند.
حوادث سال 88 دو اختلاف را به جامعه انتقال داد؛
الف) اختلافات گذرا ایام انتخابات را به بعد از انتخابات تسری داد.
همان طور که پیش از این گفته شد شور و هیجان اقتضای ایام انتخابات است اما همین لازمهی ایام انتخابات در بعد از انتخابات یک آسیب جدی است. لذا از نشانههای جامعه سالم این است که بداند چه زمانی وارد هیجاناتی این چنین شود و چه زمانی از آن خارج شود. حوادث سال 88 این تنظیم را به هم ریخت و با تسری هیجان به بعد از انتخابات، رقابت را به نزاع کف خیابان تبدیل کرد.
ب) دوقطبی های مرسوم سیاسی را به بدنه جامعه انتقال داد.
در واقع اختلاف نظرهای سیاسیای که معمول هر جامعه ای است را به اختلافات سخت قابل ترمیم تبدیل کرد. به عبارتی همان آسیبی که در بین سیاستمداران به وجود آورده بود را با شدتی کمتر در جامعه نیز ایجاد کرد.
( نکته ای که در اینجا لازم می دانم بر آن تأکید داشته باشم این است که بین اختلاف و شکاف تمایز وجود دارد ، هردوی این مفاهیم معنای فاصله را القا میکنند اما در سطحی متفاوت یکی کمتر یکی بیشتر، یکی طبیعی یکی غیرطبیعی، یکی قابل مدیریت و یکی سخت قابل مدیریت)
3- در سطح بین الملل: بازنمایی اختلاف در 1- بدنهی حاکمیت و 2- جامعه ایرانی، رقبای ایران را در اجماع سازی و همراهسازی دیگران برای هجمه و تحریم علیه ایران موفق کرد و دستیابی آمریکایی ها به هدفی که مدت ها دنبال می کردند را هموار ساخت، یک اجماع نسبتاً فراگیر برای فشار بیشتر به ایران، هدفی که با تصویب قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد هموار شد، قطعنامه ای که به عنوان پایهای برای اقدامات بعدی آمریکاییها قرار گرفت و کار را به جایی رساند که ایران در فروش نفت و انتقال دلار با دشواری مواجه شد، آنچه که رئیس جمهور وقت آمریکا، باراک اوباما از آن تحت عنوان «تحریم های فلج کننده» Crippling Sanctions یاد کرد. در مورد نقش حوادث سال 88 بر این اجماع بایستی به مصاحبه وزیر دفاع وقت آمریکا، رابرت گیتس با سی ان ان توجه کرد او در بخشی از این مصاحبه میگوید: «در حال حاضر به دلیل شکاف های عمیق در ایران پس از انتخابات، تحریم مؤثرتر از گذشته است. ما در سی سال گذشته چنین شکافهایی ندیده بودیم … اکنون باید تحریم ها رو تشدید کرد» این همان مطلبی است که هیلاری کلینتون ، وزیرخارجه وقت آمریکا در کتاب «انتخابهای سخت» میگوید: «پس از اعتراض ها به نتیجه انتخابات در سال 88، آمریکا توانست کشورهای دیگر را برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران همراه سازد». مطلبی که او پس از تصویب قطعنامه در مصاحبه با واشنگتن پست به شکل دیگری مطرح کرد؛ آنجا که بیان داشت: « این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است».
در فضای سیاسی داخلی کشور به علت آغشتگی مسائل به اغراض سیاسی صدور قطعنامه را به مدیریت پرونده هسته ای ارجاع میدهند و شواهد عینی که بیان شد نادیده گرفته می شود. حال آنکه اگر نگاهی جامع به مسأله داشته باشیم درخواهیم یافت که هرچند مدیریت پرونده هسته ای مؤثر است اما افرادی با اصرار غیرطبیعی بر آن اجازه توجه به سایر علل را ندادهاند.
نتیجهگیری
بعد از عبور از چالشهای پساانتخاباتی، صاحبان رفتارهای ناهنجار از سوی حاکمیت مورد طرد قرار گرفتند و جامعه ایرانی (فارغ از تجمعات میلیونی و فراگیر در روز 9 دی ماه) نیز با مشارکت حدود 64 درصدی در نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی به نوعی از این حوادث عبور کرد اما صاحبان آن رفتارها همچنان بر رفتار سابق اصرار داشتند و سعی داشتند که اختلاف و شکاف خود با حاکمیت را نوعی شکاف اجتماعی جلوه دهند لذا در ادبیات خود از الفاظ «آشتی ملی» استفاده کردند. به تعبیری اینان سعی داشتند سطح یک اختلاف سیاسی را به یک اختلاف اجتماعی تبدیل کنند. هرچند به صورت منطقی اذعان ایشان به رفتار اشتباه و ناهنجار زمینه تعدیل آن شکاف سیاسی را فراهم میکرد اما ایشان علیرغم اعتراف به این رفتار ناهنجار در گعدههای درون گروهی و حزبی ، هیچ گاه حاضر به طرح آن با عموم مردم نشدند.
امروز با مقایسه آن حمله به نتیجه انتخابات و تبعات ناشی از آن با این پیام های تبریک انتخاباتی به منتخب ملت مشخص میشود که این سطح از توسعه و فرهنگ سیاسی چه میزان ضرورت دارد و راهگشای روند امورات کشور است.
انتهای خبر/ تاج الدینی