«راز دیوانگی» / در جست و جوی پیروزی
- شناسه خبر: 14462
- تاریخ و زمان ارسال: ۱۲ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۰۳:۲۴
- بازدید : 255
- نویسنده: بوتیا نیوز

به گزارش پایگاه خبری اجتماعی «بوتیانیوز »؛ هر کشور به عنوان یک واحد سیاسی (دولت – ملت) متشکل از چهار عنصر است؛
1-سرزمین 2- جمعیت (ملت) 3- حکومت 4- حاکمیت
از کنارجمعیت و سرزمین به عنوان پایه ای ترین عناصر، نبایست به سادگی عبور کرد؛ این ها مفاهیمی بسیط هستند، این دو واژه صرفاً به یک جمعیت و یک مکان اشاره ندارند و اگر بخواهیم اندکی آن را شرح دهیم باید گفت مفهوم «ملت» به ارتباطی که یک جمعیت با یکدیگر دارند اشاره دارد، ارتباطی که از پیوستگی تاریخی برخوردار است و امتداد آن آینده ای مطلوب را نوید می دهد. این تاریخ عجین شده است با خاطراتی مشترک از غم، شادی، رنج و لذت که هر یک از اعضای آن جمعیت با شدتی متفاوت آن ها را لمس کرده است یا درکی از آن ها دارد و این درک مشترک است که جامعه ای را از جوامع دیگر متمایز می سازد و به او هویت می دهد، این است مفهوم ملت و جغرافیایی که زندگی دسته جمعی این ملت و خاطرات مشترک شان در آن اتفاق می افتد را وطن می گویند.
ملت و سرزمین با معنایی که گفته شد شکل دهنده ی یک کشور هستند، معنا و مفهومی که اکنون هفتاد و هفت سال است باندی تبهکار به نام «صهیونیسم» آن را پنهان ساخته تا بتواند کشوری جعلی به نام اسرائیل را ایجاد کند، اتفاقی که در این هشت دهه علیرغم حمایت همه جانبه غرب، تثبیت نشد و بعد از طوفان الاقصی دچار «شکست ترمیم ناپذیر» شد.
بعد از طوفان الاقصی این تناقض موجودیتی و هویتی بیش از همیشه هویدا گشت، «ملت» چیزی که متشکل از خاطرات تلخ و شیرین، آرزوها، اهداف و ارزش های مشترک است در مورد صهیونیست ها بیش از هرچیز بر یک وعده و آرزوی وحشی استوار است، و آن زندگی به عنوان قوم برتر در سرزمین موعود یا بهشت زمینی است.
امّا سرزمین آرزوهایی که آژانس بین المللی یهود با وعده آن، یهودیان سراسر جهان را جمع آوری کرد و به آنجا بُرد، غصبی بود، در واقع ملتی جعلی در سرزمینی غصبی…
حال همین عنصر گردآورنده صهیونیست ها، از سحرگاه 7 اکتبر 2023(15 مهر 1402) اگر نگوییم بی اثر، کم اثر شده است؛ چرا که امکان آن آرزو و رؤیای شیرین مورد تردید جدی قرار گرفته است.
تردید در چه خصوص؟
درخصوص این که چه تضمینی است که کابوس 7 اکتبر تکرار نشود؟
این تردید نشأت گرفته از نقصان وجودی است، آن چه که در ادبیات بعضی به «حرام زادگی» تعبیر می شود. ملت مفهومی نیست که بتوان به صرف یک آروز و رؤیا آن را ایجاد کرد، در واقع ملت یک امر تدریجی و بلکه تکوینی است نه دفعی و مقطعی.
حال با برملایی این نقصان، مقامات صهیونسیت درصدد پاسخ برآمدند. آن ها پاسخ را در تضمین امنیت آرزوها یافتند.
صورت عملیاتیِ امنیت آرزوها، فقدان تهدید و تهدیدکننده است؛ آن چه که صهیونیست ها آن را در «نابودی حماس» یافتند. امّا این راهبرد از روز اول جنگ اسرائیل علیه غزه مورد استهزاء بسیاری از کارشناسان سیاسی قرار گرفت چرا که این راهبرد تنها برگرفته از نیاز صهیونیست ها بود و توجهی به واقعیت حماس نداشت. حماس صرفاً یک گروه نظامی نبود و نیست که بتوان آن را نابود کرد بلکه یک جنبش اجتماعی است. و پدیده های اجتماعی نه دفعتاً به وجود می آیند و نه دفعتاً از بین می روند در حالی که این درمورد پدیده های سیاسی محتمل و متصور است مانند خود اسرائیل به عنوان یک پروژه سیاسی. به تعبیری حماس یک پدیده اجتماعی و اسرائیل یک پروژه سیاسی است و امکان حذف دفعی یک پدیده اجتماعی اگر نگوییم محال، بسیار دشوار است و عملیات نظامی کفاف آن را نمی دهد و این نکته ای بود که صهیونیست ها به علت دخالت خشم در راهبردنگاری آن را نادیده گرفتند.
با عیان شدن عدم امکان نابودی حماس، صهیونیست ها از راهبرد دیگری سخن گفتند، «کوچ مردم و اشغال کامل غره».
امّا این نیز ابتر ماند و محقق نگشت. و این ناکامی علیرغم حمایت همه جانبه آمریکا (از تجهیز، تسلیح ، حمایت مالی، اطلاعاتی و حتی عملیاتی ) بود.
در واقع صهیونیست ها وارد غزه شدند، غزه را اشغال کردند، رهبران عالی حماس را ترور کردند؛ امّا اینک نه حماس از بین رفته است و نه اهالی غزه حاضر به کوچ هستند و این یعنی عدم تحقق اهداف اسرائیل، یعنی شکست…
نتانیاهو وجب به وجب، خانه به خانه غزه را در جست و جوی پیروزی ویران کرده است امّا آن را نیافته است.
او نیاز به یک پیروزی دارد تا آن را در جلوی چشم آن ملت جعلی بگذارد تا هم بقای سیاسی خود و هم امنیت آرزوها را زمان تضمین کند امّا این پیروزی در غزه یافت نشده است و یافت مینشود.
تکرار این جست و جو و نیافتن او را به دیوانگی کشانده است که شاید در جایی غیر از غزه آن را پیدا کند، پس به سراغ لبنان می رود. با مقاومت لبنان مواجه می شود، روی به آتش بس می آورد، مجدد حملاتش به غزه را شدت می بخشد، آتش بس با لبنان را نقض می کند. با فروپاشی دولت ضدصهیونیستی سوریه، به سوریه لشکر می کشد امّا گویا این هم کفاف احساس پیروزی اش را نمی کند به سراغ یمن می رود چیزی نصیبش نمی شود، باز آتش بس در لبنان و غزه را نقض می کند و چیزی نمی یابد…
… احمق این بار به سراغ ایران می آید،حریف نمی شود و کار به جایی می رسد که آمریکا را واسطه می کند.
او اینک نه تنها پیروزی را نیافته است؛ بلکه کشور جعلی اش را متحمل شکستی مفتضح کرده است و این بار به جای عرضه پیروزی باید شکست را پنهان سازد…
این که این دیوانه در ادامه ی جست و جوی جنون آمیزش حماقت هایی دیگر را بکند چندان دور از ذهن نیست. امّا نکته اساسی این است که او نخواهد یافت آن چه را که جست و جو می کند. آن احساس امنیت دیگر همچون گذشته در سرزمین های اشغالی وجود نخواهد داشت و این معنا می کند «شکست ترمیم ناپذیر»ی را که مقام معظم رهبری در روزهای ابتدایی طوفان الاقصی به آن اشاره کردند.
انتهای خبر/ تاج الدینی