هر کسی به نوعی یک محدودیت دارد که ما آن را نمی بینیم
- شناسه خبر: 1706
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۰۲
- بازدید : 367
- نویسنده: بوتیا نیوز
سید محسن حسینی نخبه روشن دل در گفتگو با “بوتیا نیوز” گفت: بنده کرمانی هستم متولد ۱۳۶4 از شهرستان رفسنجان، فوق لیسانس مدیریت دولتی دارم ولی گرایش تحول در سازمان من بیشتر در حوزه های فرهنگی هنری است.
وی افزود: از سال ۷۸ فعالیت هنریم را شروع کردم و بالغ بر ۱۰۰ جشنواره مختلف دانش آموزی، استانی و… را به عنوان مجری، کارگردان و بازیگر شرکت و مقام های مختلف کشوری استانی و شهرستانی را در این حوزه کسب کردم.
حسینی بیان کرد: از سال ۹۳ مدرس دانشگاه و تدریس دروس مدیریتی را داشتم و دارم و بالغ بر ۵۰یا۶۰ مقاله علمی نوشتم و دو مقاله isa دارم که دوتا از این مقالات در حوزه مدیریت بوده اند.
نخبه روشن دل تصریح کرد: من از سال ۷۸ فعالیتهای فرهنگی، هنری و اجتماعی خود را آغاز کردم و عضو کانون ها و ارگان های مختلفی هم بودم ازجمله اداره ارشاد و کانون های دانشگاهی فعالیت میکردم. روزنامه و نشریه هم داشتم.
وی گفت: در شهر رفسنجان هم با اداره ارشاد همکاری کامل داشتم و با بسیج و سپاه در بحث های آموزشی، اجتماعی و تربیتی و آسیبهای اجتماعی به عنوان مربی حلقه های صالحین فعالیت داشتم که تعدادی جوان و نوجوان دور هم جمع می شدیم و مربی در بحث های آسیب های اجتماعی، ازدواج و احترام به والدین، خشم، فضای مجازی و بحث هایی از این قبیل ورود کرده ام.
حسینی تصریح کرد: در اداره ارشاد هم در بحث های نمایشی، سرود، تئآتر چه در سطح دانش آموزی و چه در سطح شهر رفسنجان و استان هم فعالیت هایی داشتیم و تئآتر هایی با مضمون آسیبهای اجتماعی هم کار و تولید و بصورت مناسبتی هم سعی کردیم کار کنیم، در مناسبت های مذهبی و و برنامه هایی که در طول سال برگزار میشده است.
در بحث آسیب های اجتماعی
وی تصریح کرد: به نظر من با دعوا کردن یا مجبور کردن جوان به انجام ندادن کاری، خصوصا با فضای مجازی و دسترسی هایی که جوان ها دارند، امر و نهی کردن و یکسری قانون گذاشتن برای جوان، اصلا نتیجه بخش نیست.
حسینی تاکید کرد: به نظر من دستگاه های متولی، بهزیستی یا اداره ارشاد و ارگان های مرتبط، در قالب هنر با یک کلیپ کوتاه، ساخت انواع کلیپها و تئآتر، که یک زبان گویا و زنده است میتوانند با جوان های علاقهمند صحبت کنند.
نخبه روشن دل گفت: این کلیپ ها و تئآترها، حتی گالری های نقاشی، میتوانند در قالب آسیب های اجتماعی فعالیت کنندو امروز زمانه ای ست که با جوانان باید مثل خودشان صحبت کردو قانونگذاری و امر و نهی امروزه جواب نمیدهد.
وی بیان کرد: آسیبهای اجتماعی بیشتر باید در فضای مجازی کار شود یکسری کارگاه ها گذاشته شود و استادان مربوطه دعوت شوند، چون متأسفانه بسیاری از مردم سواد رسانه ندارند و بدون هیچ علمی ساعت ها از عمرشان را در فضای مجازی میگذرانند، امروزه خلا آموزش و سواد رسانه ای بسیار محسوس است که هزینه ی زیادی هم ندارند.
حسینی افزود: با توجه به اینکه در دوره کرونا بچه ها به بهانه درس خواندن به اتاق خود رفته و با فضای مجازی تنها بودند و نظارتی بر آن ها نبود برگزاری کارگاه های آموزشی یا ساخت چند کلیپ یک یا دو دقیقه ای کمک شایانی در بحث آسیب های اجتماعی میکند.
وی اظهار کرد: آموزش بسیار مهم است و باید بیشتر به آن پرداخت. در حوزه های مختلف مثلا در حوزهی جوانان، در حوزه مسائل و معضلات اجتماعی.خود بهزیستی هم میتواند استاد دعوت کند، کارگاه تشکیل دهد، از خود بچه های معلول هم میتواند استفاده کند. خیلی از این بچه ها تحصیل کرده اند و از این کارگاه ها برگزار کرده اند.
در پایان ادامه داد: صحبتی که با جوان ها دارم این است که باید قدر خود را بیشتر بدانید قدر این زمان و انرژی که اکنون دارید بیشتر بدانید، چون هر چه سن انسان بالا میرود قاعدتا انرژی و پتانسیل فرد کمتر میشود حتما در زندگی برای خود هدفگذاری کنید و برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید.
وی گفت: خصوصا در بحث فضای مجازی که یک وقت بسیار عظیمی را این فضا از جوان های ما میگیرد، بدون آنکه فایده ای برایشان داشته باشد، ساعت ها شب ها پای این فضای مجازی هستند.
سید محسن حسینی نخبه روشن دل گفتند: مشکلی که این چند سال با آن درگیر بودیم بحث حمایت است. مثلا من دو مقاله علمی داشتم برای آنکه در ژونال های بین المللی چاپ شود هزینه داشت، متأسفانه علارغم پیگیری هیچگونه حمایتی نشد.
وی افزود: افرادی که در این زمینه ها نخبه هستند و کار کردند، مسئولین ازشان حمایت کنند تا بتوانند کارهای علمی یا هنریشان را ارائه دهند.
بنابراین درخواست من این است که کسانی که طرح یا ایده دارند یا صاحب فکرند و میتوانند کاری را انجام دهند ازشان حمایت شود تا در نهایت سود آن به مردم برسد و یک کاری هم برای مردم شده باشد.
در ادامه با با کارافرین موفق مصاحبه کردیم که باهم میخوانیم.
سخن خود را با یک بیت از حضرت حافظ شروع میکنم:
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
این شعر گویای حال ماست که هر کسی به نوعی یک محدودیت دارد و ما آن ها را نمیبینیم فقط ظاهر را میبینیم. ولیکن در وجود هر شخص یک هنر ومهارتی نهفته شده است.
مهدیه کاظمی کار افرین موفق در گفتگو با “بوتیانیوزز” متولد و ساکن رفسنجان، کارافرین، کارشناس ارشد صنلیع دستی، مدرس دانشگاه، داور چندین جشنواره هنری، برگزاری چندین نمایشگاه استانی و کشوری، مدیر و مسئول آموزشگاه آزاد هنری گلابتون، کسب رتبه برگزیده جشنواره هنرهای محیطی ” یاد نقشها”کسب رتبه برگزیده جشنواره همام تهران، کسب رتبه برگزیده جشنواره فیلم کوتاه صد ثانیه ای استانی، کسب رتبه برگزیده عکس، جشنواره با موضوع معلولیت، پذیرش اثر در “اولین جشنواره هنرهای سنتی، راه یابی اثر در بخش اصلی دهمین جشنواره ملی هنرهای تجسمی رضوی هستم.
وی افزود: از کودکی دچار بیماری فلج اطفال شدم و از آن زمان تا امروز رابطه من با محدودیت ها شکل گرفته است.
کاظمی بیان کرد: علارغم اینکه دیپلم خود را در رشته علوم تجربی گرفتم ولی علاقه شدیدی را به هنر داشتم و رشته هنر را برای دانشگاه انتخاب کردم.
وی تصریح کرد: در رشته صنایع دستی تحصیلاتم را در تهران و اصفهان تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دادم و همیشه میگویم که زندگی من از یک جایی به دو قسمت تقسیم شد، قبل از دانشگاه و بعد از آن. قبل از دانشگاه یک زندگی روتین و معمولی بود که وابستگی به خانواده زیاد بود و چالش های زندگیم خیلی کم بود.
این کار افرین موفق گفت: اما بعد از دانشگاه مجبور شدم یک فرد مستقل باشم و یک فرد اجتماعی شدم. چون با ورود به دانشگاه با جالش های زیادی مواجه شدم، چالش هایی مثل رفت و آمد، عدم مناسب سازی جامعه، ارتباط با دیگران، این ها همه مشکلاتی بود که من میبایست برای تک تکشان یک راه حل پیدا میکردم.
وی افزود: مثلا سوار شدن قطار برای رفتن به تهران به این صورت بود که وقتی میخواستم سوار قطار شوم فکر میکردم که یک مسئله ریاضی را حل میکنم، باید فکر میکردم که کدام پایم را داخل پله قطار بگذارم که بتوانم تعادلم را حفظ کنم تا بتوانم سوار قطار شوم و مسیر را طی کنم.
کاظمی تاکید کرد: بعد از دانشگاه که تحصیلاتم تمام شده یک آموزشگاه هنری در رفسنجان تشکیل دادم و مدیر آنجا هستم و از سال ۸۶ در آنجا مشغول کار هستم. یک دوره هیئت مدیره و مدیر انجمن هنرهای تجسمی رفسنجان بودم و مدرس دانشگاه و بنوعی یک کار آفرین بودم.
این کار افرین موفق گفت: از زمانی که آموزشگاه را تأسیس کردم در کنار آن در نمایشگاه های زیادی هم شرکت میکردم و محصولاتی را در زمینه صنایع دستی آماده میکردیم و در نمایشگاهها ارائه میدادیم، چون تعداد محصولات ما زیاد بود اینکار را در کنار خواهرم با هم انجام میدادیم.
وی اظهار کرد: بعدا احساس کردم همانطور که خودم کار میکنم قطعا افراد داری معلولیت هم میتوانند کار کنند، چون این افراد به دلیل بیمهری های روزگار و عدم مناسب سازی جامعه نمیتوانستند در محیط جامعه و اجتماع حضور داشته باشند یک دغدغه ای برای من شده بود که بتوانم این گروه را وارد جامعه کنم. با همفکری که با خواهرم داشتم تصمیم گرفتیم که افراد دارای معلولیت را برای همکاری انتخاب کنیم.
کاظمی افزود: از بین دوستانی که میشناختیم اطلاع رسانی کردیم و تعدادی با ما همراه شدند، بعد از اینکه به آن ها آموزش هایی در آموزشگاه دادیم با هم شروع به کار کردیم این اتفاق باعث شد که آن ها در آموزشگاه حضور داشته باشند و یک رفت و آمدی هم صورت بگیردو مجبور شوند تاکسی بگیرند و بیایند یا کسی آن ها را برساند و قطعا یک حس مسئولیتپذیری را در آن ها ایجاد کردیم.
وی در ادامه گفت: در محیط آموزشگاه برشکاری تعدادی از محصولاتمان، محصولاتی که چرمی بود انجام میشد و بعد مرحله دوخت بود که در منزلشان انجام میدادند و مرحله منتاژ دوباره برمیگشت به آموزشگاه و کار منتاژ صورت میگرفت.
کاظمی بیان کرد: کار آفرین ما با این قشر از افراد جامعه صورت گرفته و در این مسیر مشکلات بسیاری داریم که یکی از آن ها مشکل رفت و آمد افراد است، زمانی که میخواهند در محل کار حاظر شوند این امر بسختی صورت میگیرد، اگر با ویلچر یا عصا باشند برایشان محدودیت ها و سختی هایی است.
وی تصریح کرد: این افراد از لحاظ مادی هم به نوعی در مذیقه هستند برایشان سخت است که مرتب با تاکسی رفت و آمد کنند. این محدودیت و مشکلی است که در کار ما وجود دارد و میطلبد که که مثلا تاکسی ها، اسنپ و… با ما همکار داشته باشند تا این مشکل برطرف شود.
ای کارافرین موفق افزود: مشکل دیگری که در کار ما وجود دارد این است که از آنجایی که خود من دچار معلولیت هستم در زمینه بازاریابی نمیتوانم فعالیت زیادی داشته باشم، مقداری کار مرا سخت تر کرده است، اگرچه با وجود برنامه های اجتماعی مثل اینستاگرام وجود دارد و بیشتر فروش ما از طریق پیج و نمایشگاه ها هست ولیکن اگر در کنار ما یک بازاریاب وجود میداشت قطعا کار ما گسترده تر بود.
کاظمی تاکید کرد: گرچه هم اکنون محصولات ما به خارج از کشور هم ارسال میشود با چند گالری خارج از کشور هم در ارتباط هستیم، نا گفته نماند محصولاتی که ما تهیه میکنیم محصولاتی هستند که کاملا هنری و محصولات چرمی دستدوز که تلفیق شده با قلمزنی مس و خاتم کاری و قالی و گلیم و حتی پته، بنابر این محصولاتی که تولید میکنیم کاملا خلاقانه است و این خلاقانه بودن ارزش کار را بالا میبرد.
وی اظهار کرد: جدا از اینکه شخصی یک محصول کاربردی مثل کیف را خرید میکند، بنوعی بار فرهنگی جامعه را با خود حمل میکند یعنی یک صنایع دستی دیگری را با خود حمله میکند، وقتی یک صنایع دستی را مثل قلمرنی که بنوعی خشن است و زمخت است ما آن را با محصولی مثل چرم که لطیفتر است همراه میکنیم قطعا یک طرحی که در قلمزنی اجرا شده، فرهنگ لیران نا را بیان میکند.
ای کارافرین موفق بیان کرد: وقتی این محصول وارد کشورهای دیگر میشود معرفی فرهنگ ماست پس میطلبد که مسئولین بیشتر از ما حمایت کنند و یا بنوعی ما بیشتر به جامعه معرفی شویم. که علاوه بر فروش داخلی برای صادرات هم بتوانیم کار کنیم. از نظر تولید محصول هیچ مشکلی نداریم ولیکن در زمینه فروش به حمایت مسئولین احتیاج داریم.
وی در پایان ادامه داد: تا قبل از کرونا ما با ۷ نفر همکاری داشتیم اما در زمان کرونا بخاطر اینکه محصولات ما یک محصل هنری و خاص بود و به گالری هایی که در منقطه های گردشگری بود و ارسال میشد، این بازار را از دست دادیم. در این بازه تقریبا با دو نفر همکاری داشتیم. ان شاءالله که بتوانیم بعد از کرونا با افراد بیشتری ارتباط و همکاری داسته باشیم. اگر حمایت مسئولین هم در کنار آن باشد قطعا نیروی کار و تولیدمان بیشتر میشود و کارمان گسترش پیدا میکند.
انتهای پیام/ تاج الدینی